بیمه نامه مسئولیت مدنی دارندگان جرثقیل و لیفتراک

 

در حوزه حمل و نقل صنعتی و ساختمانی، جرثقیل و لیفتراک به عنوان دستگاه‌هایی جهت جابجایی بار و مواد، بسیار مورد استفاده قرار می‌گیرند. با این حال، استفاده از این دستگاه‌ها ممکن است خطراتی را برای اشخاص ثالث ایجاد کند. به همین دلیل، بیمه نامه مسئولیت مدنی برای دارندگان جرثقیل و لیفتراک بسیار حائز اهمیت است.

 

بیمه نامه مسئولیت مدنی برای دارندگان جرثقیل و لیفتراک، در مقابل خسارتهای جانی و مالی وارد به اشخاص ثالث ناشی از خطرات احتمالی در امر بارگیری و تخلیه توسط این دستگاه‌ها، تحت پوشش قرار می‌گیرد. در صورتی که در اثر استفاده از جرثقیل و لیفتراک، خسارتی به اشخاص ثالث وارد شود، بیمه نامه مسئولیت مدنی این دستگاه‌ها، هزینه خسارت مالی و جانی را پوشش می‌دهد.

 

استفاده از جرثقیل و لیفتراک برای بارگیری و تخلیه مواد، می‌تواند شامل خطراتی مانند صدمه جسمی و مالی به اشخاص ثالث شود. برای مثال، در حین بارگیری یا تخلیه، بار ممکن است به فضای اطراف افتاده و به اشخاص ثالث وارد صدمه شود. همچنین، دستگاه‌های جرثقیل و لیفتراک ممکن است در حین عملیات بارگیری و تخلیه از کنترل خارج شوند و به اشخاص ثالث وارد صدمه شوند.

 

برای جلوگیری از وقوع خطرات و صدمات به اشخاص ثالث، دارندگان جرثقیل و لیفتراک باید به صورت مستمر دستگاه‌های خود را مورد بازرسی و نگهداری قرار دهند. همچنین، دارندگان باید اطمینان حاصل کنند که کارکنانی که این دستگاه‌ها را استفاده می‌کنند، دارای مدوره آموزشی و مجوزهای لازم هستند. علاوه بر این، برای جلوگیری از وقوع حوادث و صدمات جانی و مالی به اشخاص ثالث، دارندگان جرثقیل و لیفتراک باید بیمه نامه مسئولیت مدنی مناسب را برای دستگاه‌های خود تهیه کنند.

 

مطالب مفید دیگر در مورد بیمه ثالث و بیمه بدنه را در بخش های ذکر شده دنبال نمایید.  ،  خرید بیمه ثالث ایران  ،  بیمه ثالث ایران قیمت  ،  استعلام بیمه شخص ثالث ایران  ،  بیمه بدنه ایران قیمت موارد مرتبط با انواع بیمه خودرو را مشاهده نمایید.

 

بیمه نامه مسئولیت مدنی برای دارندگان جرثقیل و لیفتراک، به عنوان یکی از مهمترین بیمه نامه‌ها در حوزه حمل و نقل صنعتی و ساختمانی، بسیار حائز اهمیت است. این بیمه نامه، در مقابل خسارتهای جانی و مالی وارد به اشخاص ثالث ناشیاز خطرات احتمالی در امر بارگیری و تخلیه توسط جرثقیل و لیفتراک، تحت پوشش قرار می‌گیرد. به همین دلیل، دارندگان جرثقیل و لیفتراک باید به صورت جدی به خرید بیمه نامه مسئولیت مدنی اقدام کنند. این بیمه نامه، در مقابل خسارتهای ناشی از عدم کنترل بار و دستگاه، محافظت می‌کند و می‌تواند برای دارندگان جرثقیل و لیفتراک به عنوان یک ابزار مالی مهم باشد.

 

به عنوان نتیجه، بیمه نامه مسئولیت مدنی برای دارندگان جرثقیل و لیفتراک بسیار حائز اهمیت است و دارندگان باید به صورت جدی به خرید آن اقدام کنند. با توجه به خطراتی که به اشخاص ثالث ایجاد می‌شود، دارندگان باید به منظور جلوگیری از وقوع حوادث و خسارات، دستگاه‌های خود را به صورت منظم بازرسی و نگهداری کنند و کارکنانی که این دستگاه‌ها را استفاده می‌کنند دارای مدوره آموزشی و مجوزهای لازم باشند. با توجه به اینکه خرید بیمه نامه مسئولیت مدنی، به دارندگان جرثقیل و لیفتراک کمک می‌کند تا در صورت وقوع خسارت‌های جانی و مالی به اشخاصثالث، مشمول پوشش بیمه قرار گیرند، بیمه نامه مسئولیت مدنی برای دارندگان جرثقیل و لیفتراک بسیار حائز اهمیت است. با این حال، همچنان بر دارندگان جرثقیل و لیفتراک وظیفه دارند که با رعایت اصول ایمنی و اجرای صحیح عملیات بارگیری و تخلیه، از وقوع حوادث و خسارات به اشخاص ثالث جلوگیری کرده و محافظت از زندگی و مال افراد را به عهده بگیرند.

 

 

خدمات طراحی تیم بزرگ راهکارهای وب

راهکارهای وب،     websolutiontools.com     یکی از برترین شرکت‌های طراحی سایت در ایران است و توانسته با داشتن تیمی خلاق، مجرب و پر انگیزه، بهترین خدمات را در زمینه طراحی وب‌سایت‌ها، بهینه‌سازی سایت برای موتورهای جستجو، پشتیبانی فنی و نگهداری سایت ارائه دهد.

 

طراحی سایت یکی از عناصر اصلی کسب و کارهای آنلاین است. برای رسیدن به موفقیت در حوزه آنلاین، شما نیاز دارید تا یک وب‌سایت کاملاً حرفه‌ای و مناسب برای کسب و کار خود داشته باشید. همچنین، باید بهینه‌سازی سایت خود را برای موتورهای جستجو انجام داده و با استفاده از تکنیک‌های مناسب، رتبه بالا در صفحات نتایج جستجوی گوگل را بدست آورید. در این راه، راهکارهای وب با داشتن تیمی مجرب و کارآزموده، به شما کمک می‌کند تا بهترین نتیجه را در زمینه بالا بردن رتبه سایت خود در صفحات نتایج جستجوی گوگل به دست آورید.

بهترین چیدمان و طراحی صفحه اصلی وب سایت چگونه است؟

همچنین، پشتیبانی فنی و نگهداری سایت نیز از عوامل مهمی است که باید به آن توجه کنید. با داشتن یک سایت پایدار و امن،  مشتریان خود را به خود جذب کرده و به دنبال توسعه کسب و کار خود باشید. راهکارهای وب با داشتن تیمی مجرب، قادر است این خدمات را به شما ارائه دهد و با پیگیری های منظم، سایت شما را در برابر حملات هکری و افت سرور محافظت کند.

 

در کل، با انتخاب راهکارهای وب بهترین خدمات را در زمینه طراحی و پشتیبانی سایت دریافت خواهید کرد. این شرکت با داشتن تجربه و مهارت‌های لازم، به شما کمک می‌کند تا بهترین نتیجه را در حوزه آنلاین به دست آورید و کسب و کار خود را به یک سطح بالاتر از قبل برسانید.

 

طراحی سایت در کرج (لیست قیمت+مشاوره رایگان) - تابستان 1402

اپلیکیشن یا موتور پول سازی ؟ - تیم راهکارهای وب

تیم راهکارهای وب - تیم بزرگ دیجیتال مارکتینگ در ایران ?

خدمات سئو SEO به صورت حرفه ای + مشاوره (2023) - راهکارهای وب

خدمات طراحی سایت | ? طراحی سایت جذاب ، حرفه ای در سال 2023

چه بخواهیم و چه نخواهیم پیری رخدادی است که در زندگی همه روی می‌دهد و راه گریزی از آن نیست.

 

تغییراتی که در پوست صورت ایجاد می‌شود مانند بروز چین و چروک‌ها، از مشهودترین علائم روند افزایش سن هستند. اگرچه راهی برای ممانعت از پیر شدن وجود ندارد، اما می‌توان با روش‌های بازسازی پوست تا حد امکان ظهور نشانه‌های افزایش سن روی پوست را به تعویق انداخت  و همچنان زیبایی و درخشندگی پوست خود را حفظ کرد. در این نوشتار از مجله ماورای سلامت می‌خواهیم به این مقوله بپردازیم.

بازسازی پوست چیست؟

پوست صورت را با روش‌های مختلف جراحی و بدون جراحی بازسازی می‌کنند. با توجه به عمق درمان پوست، روش‌های بازسازی با هم تفاوت دارند. بازسازی می‌تواند تقارن را به صورت بازگرداند. حتی می‌توان به صورت موضعی برای درمان چین و چروک‌ها، شل شدگی و افتادگی پوست و جای زخم‌ها اقدام کرد. اگر به این‌دست از مطالب علاقه دارید، مطلب لایه‌برداری پوست با ? ماده خانگی شگفت‌انگیز را در مجله زیبایی و سلامتی ماورای سلامت بخوانید.

 

انواع روش‌های بازسازی پوست

لیفتینگ

لیفت کردن یکی از روش‌های جراحی زیبایی پوست است و در واقع افتادگی‌های پوست را درمان می‌کند. این درمان برای بازسازی یا رفع آسیب‌های وارد شده به پوست انجام می‌گیرد. با لیفت کردن ظاهر پوست بسیار شاداب‌تر و جوان‌تر به‌نظر خواهد رسید.

کربوکسی تراپی

در این روش درمانی، گاز دی اکسید کربن، که گازی غیرسمی است را زیر پوست تزریق می‌کنند تا از این طریق مشکلات ناشی از گردش خون و تجمع چربی در مویرگ‌‌های زیر پوست حل شود. این درمان به کلاژن‌سازی، رفع تیرگی دور چشم و صاف شدن پوست کمک می‌کند.

میکرونیلدینگ

در روش میکرونیلدینگ با استفاده از سوزن‌های بسیار باریک با قطری در حد چند میکرون، صدها حفره ریز روی پوست ایجاد می‌شود و پوست را مجبور به ترمیم و کلاژن‌سازی می‌کند.

 

میکرودرم

میکرودرم ابریژن را با ابزاری خاص انجام می‌دهند که دارای نوعی بلور ظریف از جنس اکسید آلومینیوم است و لایه بسیار نازکی با ضخامت میکرون را از روی پوست برمی‌دارد. از طرفی مکش نیز روی پوست ایجاد می‌شود و علاوه بر جمع کردن لایه‌های برداشته شده، جریان خون زیر پوست را نیز بهبود می‌بخشد.

مزوتراپی پوست

روشی است که با تزریق زیر جلدی، محلولی ساخته شده از عصاره گیاهان، انواع ویتامین‌ها، اسید‌های آمینه و مواد ضروری به بازسازی پوست صورت کمک می‌کند. با مزوتراپی می‌توان پوست را شاداب کرد و تیرگی‌های دور چشم را رفع نمود.

 

مزایای بازسازی پوست

این عمل علاوه‌بر اهداف زیبایی و بازگرداندن جوانی، سبب پاکسازی پوست نیز می‌شود. روش‌های بازسازی کمک می‌کنند تا جای جوش و آکنه نیز از بین برود و این‌گونه لک‌ها روی پوست باقی نماند. یکی از مهم‌ترین مزایای آن، بهبود کیفیت زندگی افراد است. جوان‌تر و زیباتر به‌نظر رسیدن، جذابیت افراد را بالا می‌برد و روحیه شادابی به آن‌ها می‌بخشد.

 

https://www.pinterest.com/pin/1114218764035450323/

https://express.adobe.com/page/d7Q26d1b1l1FT/

https://sites.google.com/view/mavarayesalamat/home

https://twitter.com/MdTarik71524315/status/1572886712988356608

https://androidiosapps24.car.blog/2022/09/22/mavarayesalamat/

https://myspace.com/tobimetz3

https://www.linkedin.com/feed/update/urn:li:share:6978652785470783488/

https://www.goodreads.com/user/show/156361832-tobi-metz

https://disqus.com/by/tobimetz3/about/

 

 

 

روغن سیاه دانه نوعی روغن حامل است که از دانه های گل  Nigella sativa به روش پرس سرد استخراج می شود.
به طور سنتی، روغن سیاه دانه دارای خواص تحریک کننده، گرم کننده و تاثیرات مثبت بر بهبود خلق و خو می باشد.

در طب سنتی سیاهدانه به عنوان یک معجون مکمل با سایر گیاهان دارویی در درمان اکثر بیماری ها به کار گرفته می شود.
روغن سیاه دانه بطور موضعی به منظور آبرسانی، تسکین، تقویت و تغذیه پوست، رفع عفونت های قارچی و لکه های پوستی و نیز برای ترمیم و بازسازی پوست استفاده می شود و موجب صاف شدن، روشن شدن و شفاف شدن پوست خواهد شد. روغن سیاه دانه همچنین در صورتی که بر روی مو اعمال شود، موجب تغذیه و تقویت مو می شود.
روغن سیاه دانه از نظر دارویی، باکتری های مضر را از بین می برد، پاسخ ایمنی قوی پوست را تحریک می کند، روند بهبود پوست را تسهیل کرده و دردهای عضلانی و درد مفاصل را نیز به بهترین شکل تسکین می دهد.
از سوی دیگر روغن سیاه دانه در صورت استنشاق، سلامت دستگاه تنفسی و هضم را تقویت و پشتیبانی می کند.

 

 

 

تاریخچه استفاده از روغن سیاه دانه

 

روغن سیاه دانه از دانه های گیاه Nigella sativa گرفته می شود که بیشتر به گل رازیانه معروف است. همچنین این روغن با نام های مختلف دیگری از جمله Black Oil ،Baraka ،Fitch Oil ،Kalajira Oil  و Kalonji Oil نیز شناخته می شود.
برای بیش از 3000 سال، از دانه های روغنی سیاه دانه برای کاربردهای آرایشی، دارویی و آشپزی مورد استفاده قرار می گیرد. از سیاه دانه به عنوان دارو گیاهی، چاشنی و تسکین دهنده درد و تحریکات موضعی، از جمله گزش، زخم، التهاب و بثورات پوستی استفاده می شده است
بر اساس منابع تاریخی، اعتقاد بر این است که روغن سیاه دانه برای اولین بار توسط آشوریان مصر باستان مورد استفاده قرار گرفته است، جایی که از آن توسط شخصیت های مشهور سلطنتی مانند کلئوپاترا و نفرتیتی برای مراقبت از پوست به شکل یک دارو گیاهی استفاده شده است.

در هند و خاورمیانه، از دانه های سیاه دانه که دارای عطر و طعم تلخ و تندی هستند در ترکیباتی که از فلفل سیاه، پودر پیاز و پونه کوهی تشکیل شده اند استفاده می شود و به عنوان ادویه و طعم دهنده در خوراک حبوبات، پخت نان، خورشت کاری و سبزیجات پخته استفاده می شود
در آیورودا، روغن سیاه دانه عمدتاً به دلیل خاصیت تحریک کنندگی، گرم کننده و تقویت کننده و همچنین به دلیل اثر بخشی بر بهبود روحیه در طیف گسترده ای از کاربردها مورد استفاده قرار گرفته است

مجله سلامتی وطب سنتی ماورای سلامت به تفصیل به این سبک درمان کهن پرداخته است.

 

 


در طب سنتی، از روغن سیاه دانه برای درمان بی اشتهایی، بیماری های مقاربتی و بیماری های زنان استفاده می شود. همچنین اعتقاد بر این است که سیاه دانه برای تحریک اشتها و افزایش متابولیسم و سوخت و ساز بدن، کاهش اختلالات عصبی، تعادل مزاج و تقویت هماهنگی بدن و ذهن مفید است.
طبق سوابق تاریخی پزشکان یونانی در قرن 1 میلادی، از سیاه دانه برای تسکین دندان درد، سردرد، گرفتگی بینی و کرم روده استفاده می شده است
با توجه به خاصیت تقویت کنندگی روغن سیاه دانه، پزشکانی مانند بقراط آن را برای بیمارانی که بیماری عمومی و ضعف داشتند تجویز می کردند. دیگر یونانیان باستان از آن برای تحریک شروع قاعدگی و افزایش تولید شیر در زنان استفاده می کردند
در کتاب "الشفاء"، نوشته حکیم ابن سینا، سیاه دانه را با توانایی های درمانی معتبر شناخته و از آن به دلیل خاصیت تقویت کنندگی، تحریک کننده و پیشگیری کننده  تقدیر کرده است. در این کتاب از سیاه دانه به عنوان تقویت کننده انرژی و کاهش ضعف، خستگی، غم و احساس دلسردی صحبت شده است. علاوه بر این، وی کاربرد درمانی سیاه دانه را برای رفع و تسکین علائم سرماخوردگی، تب، سردرد، تحریکات موضعی، زخم ها، اختلالات پوستی، دندان درد و کرم روده و انگل تأیید کرده است.

 

خواص روغن سیاه دانه

 

ترکیبات شیمیایی روغن سیاه دانه شامل اسید پالمیتیک، اسید استئاریک، اسید اولئیک و اسید لینولئیک هستند و از ترکیبات اصلی این روغن محسوب می شوند.

 

اسید پالمتیک به دلیل داشتن خواص زیر مشهور است:

 

خاصیت نرم کنندگی 
نرم کردن مو ها بدون ایجاد چربی اضافه و احساس سنگینی و چسبندگی
متداول ترین اسید چرب اشباع می باشد.
 

اسید استئاریک به دلیل داشتن خواص زیر شناخته می شود:

 

دارای خواص پاک کنندگی است که باعث از بین رفتن آلودگی، عرق و سبوم اضافی از پوست و مو می شود.
یک ماده امولسیون کننده ایده آل برای اتصال آب و روغن است.
به افزایش ماندگاری محصولات مراقبت از پوست و مو کمک می کند.
بدون کاهش درخشش و احساس سنگینی، موها را از آسیب های خارجی محافظت می کند.
پوست را نرم می کند.
 

اسیدهای اولئیک (امگا 9) دارای خواص زیر است:

 

لطافت، رطوبت و درخشندگی پوست و مو را حفظ می کند.
رشد موهای ضخیم تر و قویتر را تحریک می کند.
چین و چروک های زودرس و خطوط ریز را کاهش می دهد.
شوره سر را از بین برده و  رشد مو را تسریع میکند.
از پوست و مو محافظت می کند.
خواص آنتی اکسیدانی قوی دارد.
از التهاب و درد مفاصل جلوگیری می کند.

 

اسیدهای لینولئیک (امگا 6) دارای خواص زیر است:

موها را شاداب کرده و رشد آنها را تقویت می کند.
بهبود زخم را تسریع می بخشد.
در فرمولاسیون صابون ها و روغن های سریع خشک شونده یک امولسیون کننده موثر است.
خواص ضد التهابی دارد.
تسکین جوش و آکنه
حفظ رطوبت در پوست و مو 
وجود آن در روغن های گیاهی موجب مناسب بودن آن روغن برای پوست های چرب و مستعد آکنه می شود.
افزایش لطافت و خاصیت ارتجاعی پوست برای جلوگیری از پیری زودرس

 

 

 

 

https://gitlab.com/TobiMetz3

 

http://qooh.me/TobiMetz3

 

https://www.divephotoguide.com/user/TobiMetz3

 

https://setiathome.berkeley.edu/show_user.php?userid=11396837

https://independent.academia.edu/JennyTucker289

http://edu.fudanedu.uk/user/wesleycruz1/

http://fudanedu.uk/user/wesleycruz1/

http://jobs.ict-edu.uk/user/wesleycruz1/

http://ict-edu.uk/user/wesleycruz1/

 

 

بررسی فقهی نکاح با اهل کتاب



برای توضیحات بیشتر بر روی عنوان زیر کلیک کنید

پایان نامه ارشد( بررسی فقهی نکاح با اهل کتاب )

وظایف مدیریتی زن و مرد در تحکیم بنیان خانواده



برای توضیحات بیشتر بر روی عنوان زیر کلیک کنید

پایان نامه ارشد (وظایف مدیریتی زن و مرد در تحکیم بنیان خانواده )

بررسی فقهی و حقوقی اصناف دیه



برای توضیحات بیشتر بر روی عنوان زیر کلیک کنید

پایان نامه ارشد ( بررسی فقهی و حقوقی اصناف دیه)

مرور زمان کیفری در حقوق موضوعه ایران



برای توضیحات بیشتر بر روی عنوان زیر کلیک کنید

پایان نامه ارشد (مرور زمان کیفری در حقوق موضوعه ایران )

2 stories for kids free

 

 

 

The Little Mermaid story for kids

 

 

z1_kld.jpg

 

My dear little friends! I’m gonna tell you the little mermaid story!

Once upon a time, far and deep in the ocean, where the water is shiny and blue, lived a sea king who had six mermaid daughter. Five of them were happy and cheerful while the youngest one was deeply sad and no one hadn’t seen her smile.

The little mermaid wanted to see the surface world! She loved to see green trees and blue sky. Because of that she always swam to the top of the ocean to enjoy the surface world’s view. She felt depressed when she couldn’t see the above world.

Georgios fish, beautiful shells and all the colorful creatures in the sea were always trying to make her smile but they usually failed. Even her father’s bedtime stories couldn’t cheer her up.

One night, the little mermaid swam to the top of the ocean when others were sleep. It was a stormy night and waves were crashing into rocks. The lightning stroke to a ship which was rolling in the ocean. The little mermaid saw a man beside the ship, signaling for help.

She swam and helped him quickly. She brought him to the shore and rested him on sands. The little mermaid fell in love with the young man in that short time. So she started to sing a song with his magical voice for the prince. And then she came back to the ocean.

She was so much in love with the young man that she couldn’t stop thinking about him. So he decided to go and visit the seashore witch and ask her to grant a wish.

The little mermaid wanted to dance and walk on the surface world. she wanted to feel the warmth of the sand. The witch. who was cunning and tricky, stirred her potion with an evil smile.

I will grant your wish! But I’ve got one condition! She said. I will give you the ability to walk and dance. But you’ll be no longer be able to talk and sing. If the prince doesn’t confess to his love for you in three days, your voice will be mine forever!

I agree! I accept your condition!

 

 

 

But let me tell you about the prince! He remembered one and only one thing about his rescuer! Her magical voice.

So my little friends, the witch transformed our little mermaid. After she transformed she went to the shore and sat on the warm sand where the prince was looking for her rescuer. prince didn’t remember our little mermaid:

Who are you? OH! You can’t walk?! Let me help you.

So, the prince took the little mermaid to his palace! On the second day, when little mermaid and prince were sailing on the ocean, prince decided to confess his love to her, but before he get a chance, the evil eels of tricky wish, attacked the ship.

The tricky witch who knew this, hid little mermaid’s voice in a seashell and hung it to her neck. Then transformed herself into a beautiful young woman! Then she started singing on the seashore. when the prince heard that magical voice, he was convinced that the tricky witch is her rescuer. so he decided to marry her!

But our little mermaid had many good friends! seals and fish! they decided to uncover witch’s evil plan! They attacked the witch and managed to break the chain of the neckless! Now it was the time! Our little mermaid got her voice back! She now could tell the prince who she truly was!

But on that moment, the sun set and the third day finished! Little mermaid’s legs turned into a tail and the witch grab her and took her into the deep water of the ocean!

The brave prince, who now knew the true story, went and followed the witch and battled her and defeated her!

But my dear friends, prince and little mermaid couldn’t be together anymore! Because little mermaid hadn’t legs anymore! She was really upset!

When her father, the mighty king of the ocean, saw his daughter in that situation, he knew just what he had to do. he moved his magic wand and gave her little daughter two legs!

 

The Town Musicians of Bremen story for kids

 

 

 

My dear fellows, Today I’m gonna tell you the story of town musicians of Bremen.

Once upon a time, there was a man who had a donkey. His donkey had carried the corn sacks for many years. for him! Yes kids! He was a indeed, a loyal donkey!

But getting old, the donkey became weak and unsuitable for the job! So the owner thought to himself:

Should I keep this donkey or let him go?

Sensing the danger, donkey ran away from the farm and decided to go to Bremen.

Yes! I will be a great musician there! He thought.

He started his journey. He walked and walked until he reached a dog, lying on the road! The dog was gasping like he had just finished a long run!

What are you gasping for, dear friend?

OH! I got old and I can’t go hunting every day! said the dog. My master didn’t want me anymore! So I decided to run away! But, how can I find food?

I know what to do! I’m going to Bremen to become a musician! come with me. We can form a band together. I’ll play the Lute and you shall beat the kettledrum!

So the dog agreed! They were not far in the road when they saw a cat! He was sitting on the road, with eyes full of tears like the ocean!

Fluffy fellow! Why are you crying so hard? Asked the donkey!

How can I be happy when my life is in danger! I’m getting old! My teeth are not sharp anymore! I don’t wanna chase mice anymore! I rather sit near the fireplace and rest! So my mistress wanted to get rid of me! I escaped! But what am I gonna do now?

Join us! You understand night music. So you can be a member of our band! We are gonna be musicians of Bremen!

The cat thought really hard and decided to join them. The three runaways continued their journey and they reached a rooster who was cock-a-doodle-doing with all his might.

Your cock-a-doodle-do goes through and through my skull, said the donkey. What is the problem?

My mistress has guests tomorrow and he told the chef to cook a delicious soup with me for them! this evening I am to have my head cut off. Now I am cock-a-doodle-doing at full pitch while I can. The rooster cried!

Ah you feathery red headed friend! You better come with us and be a part of our band! We are heading to Bremen and become musicians! It is indeed better than death! You have a full pitch voice! Our music will have the best quality! Said the donkey.

The rooster agreed. So the four animal continued their trip to Bremen. In the evening they decided to rest in the forest. The donkey and the dog laid under a large tree while the rooster and the cat settled in the branches. The rooster flew right un the top where he was safer. right before they fall to sleep, the rooster said:

I saw a light! there most be a house not far off!

So we better get up and go! Said the donkey. I’m not comfortable here! We want a shelter.

So they moved further on, and soon saw the light shine brighter and grow larger, until they came to a well lit robber’s house. The donkey, as the biggest, went to the window and looked in.

What do you see, my grey horse? Asked the rooster.

What do I see? Answered the donkey. A table covered with good things to eat and drink, and robbers sitting at it enjoying themselves.

OH! That is just what we want! Said the rooster!

I wish we were there! Moaned the donkey!

Then the animals put their heads together and planned how to best win an invitation to come inside and join the robbers at the feast.

Come, come my friends, said the donkey. We are musicians, so let us sing for our supper.

They began to sing as best as they can. The donkey brayed, the dog barked, the cat mewed, and the rooster cock-a-doodle-do’ed.

Then they burst through the window into the room, so that the glass clattered! At this horrible din, the robbers sprang up, thinking this has to be a ghost, and they escaped in a great fright out into the forest.

The four companions now sat down at the table, pleased with what was left, and ate as if they were going to fast for a month.

As soon as the four musicians finished eating, they turned off the light, and each found a sleeping place according to his nature and fell to sleep. The donkey laid himself down upon some straw in the yard, the dog behind the door, the cat upon the hearth near the warm ashes, and the rooster perched himself upon a beam of the roof; and being tired from their long walk, they soon went to sleep.

 

For see more stories for kids click this link and this link

Short stories for kids - free

 

 

Anti and Antolon story

 

 

z4_pmfi.jpg

 

One cold autumn day, a little ant named Anti wanted to take home a big piece of biscuit with all his might! He used to stand a little behind biscuit and push it. He would stand in front of it for a while and pull it with his hands and try to make it move!

As he was trying, one of his friends, whose name was Antolon, stood next to him and said:
Hello Anti! what are you doing? And when his eyes fell on the biscuit, he said:
Wow, what a big biscuit! It must be very heavy! Do you want me to help you?

Anti said:
No thanks! I can take it myself!

Antolone said:
This is very heavy! How are you going to take it alone? It is gonna be a hard work!

Anti said:
No! It is not difficult at all! I am very strong and I can handle it myself! Don’t you know that we ants can lift and move loads heavier than ourselves?!

Antolone said:
I did not say that you are not strong! By the way, you are very strong and powerful! And you are right! Ants can do this! But everything has a limit! For example, can we ants lift a big tree branch? Obviously we can’t! So we have to do our work together!

Anti said:
No need to cooperate! I always do my work myself and I don’t need anyone!

Antolone said:
OK! as you like! But if you need help, you can count on me!

Antolon left and Anti started pulling and pushing the biscuit again! It was almost noon and Antti still couldn’t shake the biscuit! He was very hungry! He said to himself:
Maybe if I eat a little of the biscuit, it will be lighter and I can move it! So he started eating biscuits!

When he was full, he looked at the biscuit and realized that its size had not shrunk too much! But he still stuck to his words and was not ready to ask anyone for help!

It was sunset and Sun went to sleep! Anti was tired, but he was only able to move the biscuit a little! That’s why he sat down on the floor and looked at the biscuit! He said to himself:
If I had accepted Antolon’s help in the morning, I would be sitting in my warm and soft house now!

But there was no one to help him! He looked around but did not see anyone! He looked above his head and suddenly he saw Busy, the little bee, flying! He called Busy and begged him to tell Antolon to come to his aid!

A few minutes passed and Anti was very cold! He was scared and thought that maybe Antolon was upset with his behavior in the morning and didn’t want to come to his aid!

 

 

 

Panda’s magic pencil story

 

 

One sunny day, little panda was tidying his room and putting his books inside the shelf. He would put some books that he had not yet read in front of him so that he could read them sooner.

When he was tidying up under his bed, he suddenly hit a big colored pencil. He took it out from under the bed and looked at it. He did not remember that he had such a large pencil before! He thought to himself:
Maybe I lost this pencil a long time ago and that’s why I don’t remember it!

That’s why he put the pencil on the table and went to arrange the rest of his room! After eating lunch, little panda decided to draw! He wanted to use his big pencil! He had a craving for a big delicious cake, so he painted a beautiful cake and when he was done, he blew on the drawing to remove the crayon powder from it. But suddenly a cake appeared on the table! The little panda was a little scared at first, but when he looked closer, he realized that this was the same cake he had painted.

He slowly moved his hand forward and ate a piece of it. It was very delicious! At that moment, a great thought came to the little panda’s mind! He could draw any food he wanted so that he could and eat it!

From that day on, the little panda painted and ate everything he wanted, such as chocolate, chips, ice cream and puffs, and even very fatty foods such as pizza and lasagna!

It went on like this for a while and the little panda had gained a lot of weight. He was walking very hard and could not fit in the chair in his room anymore!

His belly had grown so much and had come forward that he could no longer see his legs! Until one day after eating a piece of pizza that he had painted, he had a severe stomachache! He got dizzy and fell to the ground!

When he opened his eyes, Dr. Goat was standing above him! He said to the little panda:
You ate too much! From now on, you should be careful about what you eat and you should exercise!

When Doctor Goat left, Little Panda took a look at his own image in the mirror! and He was very surprised! He was very fat! Big belly and big hands and feet! He got so upset!
Now he understood why he walks so hard and can’t play with his friends like before! From that day on, the little panda started to exercise and eat healthy food! Once he wanted to throw away his magic pencil! But he thought to himself:
Why should I throw it away?! I can paint healthy foods with it! Like apples, oranges, lettuce and broccoli!

Every day that passed, the little panda got healthier and felt better! He had turned into the same cute and beautiful little panda and could play with his friends again!

One day when he was coming back from the game, he went to take the magic pencil and draw a fruit with it, but no matter what he looked, he couldn’t find it! That magic pencil disappeared as suddenly as it was found! But the little panda was very happy and promised himself to eat every food in measure from then on! Even if it is very tasty.

mooniza